عضی از بچه ها حتی وقتی از درخت پایین می افتند هم لبخند به لب دارند اما بعضی دیگر فقط برای اینکه روی بستنی آنها شکلات وجود ندارد، جیغ و داد سر می دهند و اعصاب همه را به هم می ریزند. آیا شادی کودکان ذاتی است؟ بسیاری از دانشمندان و حتی والدین پاسخشان به این سوال مثبت است. به عنوان والدین کودک، آگاهی از ذات و ماهیت اخلاقی کودک به شما کمک می کند تا او را به بهترین روش تربیت کنید تا بزرگسالی آرام و خوبی داشته باشد.
البته لیز الیوت، نویسنده کتاب های تخصصی کودک اعتقاد دارد خوشحالی و شادی کودکان به هیچ عنوان ذاتی نیست و فقط یک حالت روحی است و عناصر خلق و خوی کودکان – خوش بین یا بدبین بودن او یا خجالتی یا پررو بودنش – می توانند تعیین کنند آیا کودک در آینده شاد، غمگین یا دمدمی خواهد بود.
دانشمندان نیز هنوز هیچ نوع ژنی که بتوانند آن را ژن خوشحالی یا دمدمی بودن بنامند در مغز پیدا نکرده اند. اما تحقیقات مختلفی نشان داده اند، خلق و خوی کودکان – احساست اولیه و اجتماعی بودن آنها – ریشه در مغز آنها دارد.
بنابراین، اگر کودک در سن پیش دبستانی بسیار حساس و عصبی باشد، احتمال اینکه در نوجوانی غمگین و در بزرگسالی افسرده شود، زیاد است. البته این اعتقادات الیوت است و تاکید دارد که رشد دوران کودکی علاوه بر ذات، با خوراک و محیط زندگی او نیز ارتباط مستقیم دارد.
اینکه محیط و خوراک کودک چگونه باشد می تواند او را شاد یا غمگین کند. البته خوشحالی های ناشی از محیط ماندگار و پایدار نیستند.
شخصیت کودک توسط بخش جلویی مغز کنترل می شود. این جایی است که دانشمندان می توانند احساسات مثبت و منفی انسان را به آن نسبت دهند. ما انسان ها، احساسات خوب را در کورتکس جلویی سمت چپ و احساسات بد را در کورتکس جلویی سمت راست مغز تجربه می کنیم. به همین دلیل، افرادی که روحیه شاد و احساسات مثبت بیشتری دارند، سمت چپ مغزشان فعال تر است.
نیمه های چپ و راست بخش جلویی مغز با توجه به تجربیات کودک تغییر شکل می دهند. یکی از این تجربیات، ارتباط کودک با والدینش است. پس سعی کنید مغز کودک خود را به بهترین شکل پرورش دهید و آن را متعادل نگهدارید